بخشهای اصلی
نظر جوانان نسبت به نقش تشکلهای دانشجویی و دانش آموزی در ایجاد هویتهای اجتماعی (با تأکید بر هویت شغلی)
| تاریخ ارسال: 1401/10/21 |
چکیده
عنوان: نظر جوانان نسبت به نقش تشکلهای دانشجویی و دانشآموزی در ایجاد هویتهای اجتماعی (با تأکید بر هویت شغلی)
زمینه: تشکلهای دانشجویی و دانش آموزی
کد: .......
نوع طرح: پیمایشی
تاریخ اجرا: ۱۳۸۷
محل نگهداری: دفتر مرکزی سازمان نهضت سواد آموزی
تهیه و تدوین: دکتر سید رحیم ابوالحسنی
کلید واژه های فارسی: تشکلهای دانشجویی و دانشآموزی – هویتهای اجتماعی
مسئله اصلیای سنجش نگرشی این است که با توجه به اهمیت و نقش حیاتی هویتهای اجتماعی در همبستگی و توسعه اجتماعی و با توجه به اینکه بخش اعظم جامعه ما را جوانان تشکیل میدهند و این نقش دو چندان میشود، هویت اجتماعی به ویژه هویت شغلی در چه وضعیتی است؟ و توسط کدامین عوامل جامعه پذیری شکل میگیرد؟ و با توجه به اینکه جوانان در فرایند رشد و فعالیت اجتماعی در معرض جامعه پذیری توسط عواملی چون خانواده، گروههای همسالان، مدرسه، رسانه های جمعی، نهادهای مذهبی، گروههای اجتماعی و نیروهای سیاسی میباشند، کدام یک از این عوامل از نظر جوانان در ساختن اجتماعی آنان تأثیر بیشتری دارند؟ به ویژه در ساخت هویت شغلی آنان کدام عامل تأثیرگذارتر است؟ از نظر جوانان نقش تشکلهای دوران تحصیل در شکلدهی هویت اجتماعی و شغلی آنان چیست؟
فرض بر این بود که از نظر جوانان نقش این تشکلها چندان مهم و جدی نیست.
در این پژوهش وضعیت هویتهای خانوادگی، روابط اجتماعی، تفریحی، جامعهای(قومی، ملی، امتی، جهانی)، اقتصادی فرهنگی، مذهبی، سیاسی و شغلی جوانان و عوامل تأثیرگذار بر هر یک را مورد بررسی قرار دادیم. طبیعی است که دودسته عوامل در شکلگیری هویت اجتماعی هر فرد تأثیرگذار است: اول علل با متغیرهای زمینه(سن، جنس، تاهل، تحصیلات، شغل، درآمد، محل سکونت و...)، ثانیا عوامل جامعه پذیری.
بنابراین در هر بخشی به تأثیر هر دو دسته توجه شد.
اولین مسئلهای که باید به آن توجه نمود این است که تقریبا نیمی از جوانان ما در دوران تحصیل عضو تشکلهای موجود در نهادهای آموزشی بودند. چرا که فقط ۵۲ درصد از جوانان در دوران دانشآموزی عضو تشکلهای دانشآموزی بودند و ۲/۴۸ درصد از آنان نیز در یکی از تشکلهای دوران دانشجویی عضویت داشتهاند، بنابراین میزان حضور تشکلها در زندگی فقط نیمی از جوانان قابل بررسی است.
هویت خانوادگی دارای وضعیت مناسبی است چرا که ۱/۶۲ درصد از جوانان اظهار داشتند که علاقهمند مقید به روابط خانوادگی هستند و ۶/۲۸ درصد نیز خود را فعال و متعهد به ایجاد و افزایش همبستگی و ارتباطات در خانواده دانستند، فقط ۱/۵ درصد خود را بیتفاوت نسبت به مسائل و مشکلات خانواده و ۶/۳ درصد نیز خود را گریزان از امور خانوادگی اعلام نمودند.
در میان عوامل جامعه پذیری پدر و مادر بهترین نقش را در ایجاد هویت خانوادگی اعلام نمودند. چنانکه ملاحظه شد ۱۳/۳۱ درصد پدر را عامل اثرگذار و ۶۷/۳۰ درصد نیز نقش مادر را مهمتر دانستند. البته ۳۴/۲۲ درصد نیز علاقه شخصی را دخیل دانستند که بطور طبیعی این علاقه نیز در خانواده شکل میگیرد. نقش تشکلهای دوران تحصیل بسیار ناچیز است.
دومین هویت اجتماعی که مورد بررسی قرار گرفت، سطح روابط اجتماعی در میان جوانان بود چرا که رسانههای دیجیتالی امروز جوانان را تنها مینماید. متأسفانه سطح روابط اجتماعی در میان نوجوانان مناسب نیست، چرا که در عمل فقط نیمی از جوانان ۵۲ درصد موفق میشوند خودشان را دارای روابط اجتماعی و داشتن دوستان زیاد و علاقهمند به روابط اجتماعی معرفی نمایند. در میان عوامل جامعه پذیری پدر با ۹۴/۲۱ درصد و مادر با ۱۹/۱۸ درصد نقشهای مهمی را بر عهده دارند. البته ۷۴/۲۷ درصد احساس مینمایند که علاقه شخصی آنان تأثیرگذار بر روابط اجتماعی است. متأسفانه تشکلهای دانشآموزی و دانشجویی روی هم رفته فقط ۷۱ درصد در این وضعیت تأثیرگذار هستند.
یکی از هویتهای بسیار مهم در بین جوانان هویت جامعهای است. مقصود از هویت جامعه میزان متعلق و تعهد جوانان نسبت به جوامع و اجتماعاتی است که جوانان در آن رشد و زندگی میکنند، جوانان به طور طبیعی عضو جوامعی مثل خانواده، قوم، ملت، امت، و جامعه جهانی میباشند. البته به موازات آنها در اجتماعاتی نظیر گروههای صنفی، سیاسی و اجتماعی نیز قرار دارند. به نظر در جهان امروز چهار هویت قومی، ملی، امتی و جهانی در چالش با یکدیگر میباشند، به گونه ای که تقویت هر یک به تضعیف دیگری منجر میشود. اما در میان جوانان ایرانی دو هویت ملی و امتی در سطح بالایی قرار دارند، چنانکه ملاحظه میشود هویت ملی با ۶/۹۴ درصد قرار دارد و هویت امتی با ۶/۹۳ درصد بعد از آن قرار میگیرد اما هویت قومی با ۷/۶۸ درصد و هویت جهانی با ۸/۶۴ درصد در سطوح نسبتا پایینی قرار دارند.
بعد از هویت جامعهای، چهار هویت نهادی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و سیاسی مورد بررسی قرار گرفتند. در هویت اقتصادی سعی براین شد که ارزشهای حاکم بر نگردشهای اقتصادی جوانان و نیز میزان فعالیت و تلاشی اقتصادی آنان مورد ارزیابی قرار گیرد که داده ها حاجی از آن است که ۷/۴۴ درصد از جوانان علاقهمند به زندگی مرفه و با لذت میباشند، و ۷/۳۰ درصد نیز خود را پرتلاش دانست و ۹/۲۰ درصد نیز خود را قانع به حداقل زندگی معرفی کردند، و فقط ۴/۳ درصد خود را گریزان از زندگی مادی و علاقهمند به ساده زیستی میدانند که پدر با ۸/۲۹ درصد و مادر با ۸/۱۳ درصد در راس عوامل تأثیرگذار قرار دارند و نقش تشکلهای دانشآموزی و دانشجویی بسیار ناچیز است.
به لحاظ هویت فرهنگی نیز سعی داشته است تا مبانی ارزشی هویتهای مورد بررسی قرار گیرد که آیا دارای ریشه سنتی، مذهبی و مدرنیسم است که اکثریت جوانان(۳/۵۷ درصد) خود را علاقهمند به ویژگیهای نوگرایی و ارزشها و آداب مدرن معرفی نمودند، و ۶/۱۸ درصد خود را سنتی ۵/۱۸ درصد نیز خود را مذهبی و ۱/۲ درصد نیز خود را مذهبی – روشنفکر میدانند. بنابراین مدرنیسم و نوگرایی ارزش حاکم را در بین جوانان تشکیل میدهد.
در خصوص شکل گیری هویت فرهنگی نیز پدر با ۲۹/۱۳ درصد و مادر با ۹۷/۱۰ درصد بیشترین تأثیر را دارند، البته ۲۵/۳۸ درصد نیز علاقه شخصی را مطرح کردند.
هویت مذهبی جوانان در سطح متوسطی قرار دارد چنانکه ملاحظه شد ۳/۵۶ درصد از جوانان خود را فردی عادی و مذهبی معمولی میدانند، و ۵/۲۹ درصد نیز خود را مقید به اصول و احکام مذهبی به صورت فردی میدانند و ۲/۱۰ درصد نیز خود را فعال در مراکز و گروههای مذهبی و ۹/۳ درصد نیز خود را بیاعتقاد به مسائل مذهبی معرفی کردند. در خصوص عوامل مؤثر بر شکل گیری این بعد از هویت، مادر با ۲/۳۱ درصد در رأس قرار دارد و پدر با ۴/۳۰ درصد بعد از مادر قرار میگیرد، و بعد از علاقه شخصی(۲۵ درصد) نقش عوامل دیگر در سطوح پایینی است.
هویت سیاسی جوانان از موضوعات بسیار مهم و قابل توجه است. هویت سیاسی از جهات مختلفی مورد بررسی قرار گرفت، علی رغم نگرش مذهبی نسبت به سیاست در اوایل انقلاب، هم اکنون فقط ۳/۳۶ درصد از جوانا حضور در سیاست را یک وظیفه دینی میدانند و ۴/۴۵ درصد نیز سیاست را لازم زندگی میپندارند، ولی ۱/۶۴ درصد وارد شدن در سیاست را وقت تلف کردن میدانند، و قریب به نصف جوانان(۴/۴۹ درصد) سیاست را به مفهوم حیلهگری و فریب دانسته و ورود در آن را خطرناک و مضر توصیف مینمایند، و برای ۸/۵۱ درصد از جوانان فرقی ندارد که چه گروه سیاسی(اصلاح طلبان و یا محافظه کاران) به قدرت برسند، هرچند ۳/۳۵ درصد خود را اصلاح طلب دانسته و ۹/۱۲ درصد نیز خود را محافظه کار معرفی کردند. ۴۴ درصد اظهار داشتند که از نظر سیاسی فعال دائم محسوب میشوند.
از میان عوامل جامعه پذیری، از نظر جوانان، پدر با ۵/۲۰ درصد در رأس قرار دارد و رسانهها با ۱/۱۶ درصد در مرتبه بعدی هستند و بقیه عوامل از جمله تشکلهای دانش آموزی و دانشجویی تأثیر چندانی ندارند.
آخرین هویتی که مورد بررسی قرار گرفت، هویت شغلی بود. در بررسی هویت شغلی نیز، بحثهای مختلفی مورد توجه بود. از جهت ارزشهای محوری در انتخاب شغل، درآمد در راس قرار دارد، چنانکه دیدیم، ۷/۹۳ درصد از جوانان علاقهمند به شغل پردرآمد، ۷۷ درصد موافق با شغل کم دردسر، ۳/۸۲ درصد دنبال شغل با عزت و اهمیت، ۸/۹۱ درصد به دنبال شغل با نوآوری و ابتکار، ۲/۹۴ درصد به دنبال شغل دارای امنیت و تداوم هستند.
در بحث تعلق به شغل خاص اکثریت جوانان (۴/۶۰ درصد) علاقه شخصی را مطرح کردند. لذا نمیتوان عامل را درک کرد. اما ۱۵ درصد پدر و ۱/۷ درصد نیز مادر را مؤثر دانستند، ضمن آنکه تشکلها نقش مناسبی ندارند. در خصوص وضعیت هویت شغلی از جهت مغشوش یا موفق بودن، دادهها حاکی از آن است که فقط ۶/۴۰ درصد از افراد شغل خود را از قبل تحقیق کردند و ۸/۳۰ درصد بدون تحقیق و بررسی شغل خود را برگزیدند اما ۹/۵۹ درصد از جوانان از شغل خود راضی هستند بنابراین از هویت شغلی موفق برخوردارند.
اما بخشی از جوانان نیز گرفتار هویت شغلی مغشوش میباشند. در بررسی شاخصهای هویت شغلی مغشوش مشخص شد که ۷/۲۲ درصد از جوانان، علی رغم داشتن شغل خاص، همچنان در مورد آن تحقیق مینمایند و ۵/۲۱ درصد نیز تا حدودی در حال تحقیق هستند یعنی فقط ۴/۵۴ درصد از آنان با اطمینان در شغل خود مشغول کارند. از میان افراد شاغل ۹/۴۰ درصد در صورت بدست آوردن فرصت مناسب، در صدد تغییر شغل میباشند و ۲/۱۲ درصد نیز تا حدودی در صدد تغییر شغل میباشند. بنابراین میتوانیم نتیجه بگیریم که بیش از نیمی از جوانان گرفتار هویت شغلی مغشوش میباشند.
عدم تحقیق و کسب آگاهی پیرامون مشاغل و ورود در آنها به صورت اتفاقی یکی از عوامل اصلی این مشکلات میباشد.
آنچه که مورد توجه است این است که خانواده همچنان در رأس عوامل تأثیرگذار میباشد و هیچ عامل جامعهپذیر دیگری نتوانسته است جای آن را بگیرد و در این میان تشکلهای دوران تحصیل دارای نقش بسیار ناچیز هستند.
عنوان: نظر جوانان نسبت به نقش تشکلهای دانشجویی و دانشآموزی در ایجاد هویتهای اجتماعی (با تأکید بر هویت شغلی)
زمینه: تشکلهای دانشجویی و دانش آموزی
کد: .......
نوع طرح: پیمایشی
تاریخ اجرا: ۱۳۸۷
محل نگهداری: دفتر مرکزی سازمان نهضت سواد آموزی
تهیه و تدوین: دکتر سید رحیم ابوالحسنی
کلید واژه های فارسی: تشکلهای دانشجویی و دانشآموزی – هویتهای اجتماعی
مسئله اصلیای سنجش نگرشی این است که با توجه به اهمیت و نقش حیاتی هویتهای اجتماعی در همبستگی و توسعه اجتماعی و با توجه به اینکه بخش اعظم جامعه ما را جوانان تشکیل میدهند و این نقش دو چندان میشود، هویت اجتماعی به ویژه هویت شغلی در چه وضعیتی است؟ و توسط کدامین عوامل جامعه پذیری شکل میگیرد؟ و با توجه به اینکه جوانان در فرایند رشد و فعالیت اجتماعی در معرض جامعه پذیری توسط عواملی چون خانواده، گروههای همسالان، مدرسه، رسانه های جمعی، نهادهای مذهبی، گروههای اجتماعی و نیروهای سیاسی میباشند، کدام یک از این عوامل از نظر جوانان در ساختن اجتماعی آنان تأثیر بیشتری دارند؟ به ویژه در ساخت هویت شغلی آنان کدام عامل تأثیرگذارتر است؟ از نظر جوانان نقش تشکلهای دوران تحصیل در شکلدهی هویت اجتماعی و شغلی آنان چیست؟
فرض بر این بود که از نظر جوانان نقش این تشکلها چندان مهم و جدی نیست.
در این پژوهش وضعیت هویتهای خانوادگی، روابط اجتماعی، تفریحی، جامعهای(قومی، ملی، امتی، جهانی)، اقتصادی فرهنگی، مذهبی، سیاسی و شغلی جوانان و عوامل تأثیرگذار بر هر یک را مورد بررسی قرار دادیم. طبیعی است که دودسته عوامل در شکلگیری هویت اجتماعی هر فرد تأثیرگذار است: اول علل با متغیرهای زمینه(سن، جنس، تاهل، تحصیلات، شغل، درآمد، محل سکونت و...)، ثانیا عوامل جامعه پذیری.
بنابراین در هر بخشی به تأثیر هر دو دسته توجه شد.
اولین مسئلهای که باید به آن توجه نمود این است که تقریبا نیمی از جوانان ما در دوران تحصیل عضو تشکلهای موجود در نهادهای آموزشی بودند. چرا که فقط ۵۲ درصد از جوانان در دوران دانشآموزی عضو تشکلهای دانشآموزی بودند و ۲/۴۸ درصد از آنان نیز در یکی از تشکلهای دوران دانشجویی عضویت داشتهاند، بنابراین میزان حضور تشکلها در زندگی فقط نیمی از جوانان قابل بررسی است.
هویت خانوادگی دارای وضعیت مناسبی است چرا که ۱/۶۲ درصد از جوانان اظهار داشتند که علاقهمند مقید به روابط خانوادگی هستند و ۶/۲۸ درصد نیز خود را فعال و متعهد به ایجاد و افزایش همبستگی و ارتباطات در خانواده دانستند، فقط ۱/۵ درصد خود را بیتفاوت نسبت به مسائل و مشکلات خانواده و ۶/۳ درصد نیز خود را گریزان از امور خانوادگی اعلام نمودند.
در میان عوامل جامعه پذیری پدر و مادر بهترین نقش را در ایجاد هویت خانوادگی اعلام نمودند. چنانکه ملاحظه شد ۱۳/۳۱ درصد پدر را عامل اثرگذار و ۶۷/۳۰ درصد نیز نقش مادر را مهمتر دانستند. البته ۳۴/۲۲ درصد نیز علاقه شخصی را دخیل دانستند که بطور طبیعی این علاقه نیز در خانواده شکل میگیرد. نقش تشکلهای دوران تحصیل بسیار ناچیز است.
دومین هویت اجتماعی که مورد بررسی قرار گرفت، سطح روابط اجتماعی در میان جوانان بود چرا که رسانههای دیجیتالی امروز جوانان را تنها مینماید. متأسفانه سطح روابط اجتماعی در میان نوجوانان مناسب نیست، چرا که در عمل فقط نیمی از جوانان ۵۲ درصد موفق میشوند خودشان را دارای روابط اجتماعی و داشتن دوستان زیاد و علاقهمند به روابط اجتماعی معرفی نمایند. در میان عوامل جامعه پذیری پدر با ۹۴/۲۱ درصد و مادر با ۱۹/۱۸ درصد نقشهای مهمی را بر عهده دارند. البته ۷۴/۲۷ درصد احساس مینمایند که علاقه شخصی آنان تأثیرگذار بر روابط اجتماعی است. متأسفانه تشکلهای دانشآموزی و دانشجویی روی هم رفته فقط ۷۱ درصد در این وضعیت تأثیرگذار هستند.
یکی از هویتهای بسیار مهم در بین جوانان هویت جامعهای است. مقصود از هویت جامعه میزان متعلق و تعهد جوانان نسبت به جوامع و اجتماعاتی است که جوانان در آن رشد و زندگی میکنند، جوانان به طور طبیعی عضو جوامعی مثل خانواده، قوم، ملت، امت، و جامعه جهانی میباشند. البته به موازات آنها در اجتماعاتی نظیر گروههای صنفی، سیاسی و اجتماعی نیز قرار دارند. به نظر در جهان امروز چهار هویت قومی، ملی، امتی و جهانی در چالش با یکدیگر میباشند، به گونه ای که تقویت هر یک به تضعیف دیگری منجر میشود. اما در میان جوانان ایرانی دو هویت ملی و امتی در سطح بالایی قرار دارند، چنانکه ملاحظه میشود هویت ملی با ۶/۹۴ درصد قرار دارد و هویت امتی با ۶/۹۳ درصد بعد از آن قرار میگیرد اما هویت قومی با ۷/۶۸ درصد و هویت جهانی با ۸/۶۴ درصد در سطوح نسبتا پایینی قرار دارند.
بعد از هویت جامعهای، چهار هویت نهادی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و سیاسی مورد بررسی قرار گرفتند. در هویت اقتصادی سعی براین شد که ارزشهای حاکم بر نگردشهای اقتصادی جوانان و نیز میزان فعالیت و تلاشی اقتصادی آنان مورد ارزیابی قرار گیرد که داده ها حاجی از آن است که ۷/۴۴ درصد از جوانان علاقهمند به زندگی مرفه و با لذت میباشند، و ۷/۳۰ درصد نیز خود را پرتلاش دانست و ۹/۲۰ درصد نیز خود را قانع به حداقل زندگی معرفی کردند، و فقط ۴/۳ درصد خود را گریزان از زندگی مادی و علاقهمند به ساده زیستی میدانند که پدر با ۸/۲۹ درصد و مادر با ۸/۱۳ درصد در راس عوامل تأثیرگذار قرار دارند و نقش تشکلهای دانشآموزی و دانشجویی بسیار ناچیز است.
به لحاظ هویت فرهنگی نیز سعی داشته است تا مبانی ارزشی هویتهای مورد بررسی قرار گیرد که آیا دارای ریشه سنتی، مذهبی و مدرنیسم است که اکثریت جوانان(۳/۵۷ درصد) خود را علاقهمند به ویژگیهای نوگرایی و ارزشها و آداب مدرن معرفی نمودند، و ۶/۱۸ درصد خود را سنتی ۵/۱۸ درصد نیز خود را مذهبی و ۱/۲ درصد نیز خود را مذهبی – روشنفکر میدانند. بنابراین مدرنیسم و نوگرایی ارزش حاکم را در بین جوانان تشکیل میدهد.
در خصوص شکل گیری هویت فرهنگی نیز پدر با ۲۹/۱۳ درصد و مادر با ۹۷/۱۰ درصد بیشترین تأثیر را دارند، البته ۲۵/۳۸ درصد نیز علاقه شخصی را مطرح کردند.
هویت مذهبی جوانان در سطح متوسطی قرار دارد چنانکه ملاحظه شد ۳/۵۶ درصد از جوانان خود را فردی عادی و مذهبی معمولی میدانند، و ۵/۲۹ درصد نیز خود را مقید به اصول و احکام مذهبی به صورت فردی میدانند و ۲/۱۰ درصد نیز خود را فعال در مراکز و گروههای مذهبی و ۹/۳ درصد نیز خود را بیاعتقاد به مسائل مذهبی معرفی کردند. در خصوص عوامل مؤثر بر شکل گیری این بعد از هویت، مادر با ۲/۳۱ درصد در رأس قرار دارد و پدر با ۴/۳۰ درصد بعد از مادر قرار میگیرد، و بعد از علاقه شخصی(۲۵ درصد) نقش عوامل دیگر در سطوح پایینی است.
هویت سیاسی جوانان از موضوعات بسیار مهم و قابل توجه است. هویت سیاسی از جهات مختلفی مورد بررسی قرار گرفت، علی رغم نگرش مذهبی نسبت به سیاست در اوایل انقلاب، هم اکنون فقط ۳/۳۶ درصد از جوانا حضور در سیاست را یک وظیفه دینی میدانند و ۴/۴۵ درصد نیز سیاست را لازم زندگی میپندارند، ولی ۱/۶۴ درصد وارد شدن در سیاست را وقت تلف کردن میدانند، و قریب به نصف جوانان(۴/۴۹ درصد) سیاست را به مفهوم حیلهگری و فریب دانسته و ورود در آن را خطرناک و مضر توصیف مینمایند، و برای ۸/۵۱ درصد از جوانان فرقی ندارد که چه گروه سیاسی(اصلاح طلبان و یا محافظه کاران) به قدرت برسند، هرچند ۳/۳۵ درصد خود را اصلاح طلب دانسته و ۹/۱۲ درصد نیز خود را محافظه کار معرفی کردند. ۴۴ درصد اظهار داشتند که از نظر سیاسی فعال دائم محسوب میشوند.
از میان عوامل جامعه پذیری، از نظر جوانان، پدر با ۵/۲۰ درصد در رأس قرار دارد و رسانهها با ۱/۱۶ درصد در مرتبه بعدی هستند و بقیه عوامل از جمله تشکلهای دانش آموزی و دانشجویی تأثیر چندانی ندارند.
آخرین هویتی که مورد بررسی قرار گرفت، هویت شغلی بود. در بررسی هویت شغلی نیز، بحثهای مختلفی مورد توجه بود. از جهت ارزشهای محوری در انتخاب شغل، درآمد در راس قرار دارد، چنانکه دیدیم، ۷/۹۳ درصد از جوانان علاقهمند به شغل پردرآمد، ۷۷ درصد موافق با شغل کم دردسر، ۳/۸۲ درصد دنبال شغل با عزت و اهمیت، ۸/۹۱ درصد به دنبال شغل با نوآوری و ابتکار، ۲/۹۴ درصد به دنبال شغل دارای امنیت و تداوم هستند.
در بحث تعلق به شغل خاص اکثریت جوانان (۴/۶۰ درصد) علاقه شخصی را مطرح کردند. لذا نمیتوان عامل را درک کرد. اما ۱۵ درصد پدر و ۱/۷ درصد نیز مادر را مؤثر دانستند، ضمن آنکه تشکلها نقش مناسبی ندارند. در خصوص وضعیت هویت شغلی از جهت مغشوش یا موفق بودن، دادهها حاکی از آن است که فقط ۶/۴۰ درصد از افراد شغل خود را از قبل تحقیق کردند و ۸/۳۰ درصد بدون تحقیق و بررسی شغل خود را برگزیدند اما ۹/۵۹ درصد از جوانان از شغل خود راضی هستند بنابراین از هویت شغلی موفق برخوردارند.
اما بخشی از جوانان نیز گرفتار هویت شغلی مغشوش میباشند. در بررسی شاخصهای هویت شغلی مغشوش مشخص شد که ۷/۲۲ درصد از جوانان، علی رغم داشتن شغل خاص، همچنان در مورد آن تحقیق مینمایند و ۵/۲۱ درصد نیز تا حدودی در حال تحقیق هستند یعنی فقط ۴/۵۴ درصد از آنان با اطمینان در شغل خود مشغول کارند. از میان افراد شاغل ۹/۴۰ درصد در صورت بدست آوردن فرصت مناسب، در صدد تغییر شغل میباشند و ۲/۱۲ درصد نیز تا حدودی در صدد تغییر شغل میباشند. بنابراین میتوانیم نتیجه بگیریم که بیش از نیمی از جوانان گرفتار هویت شغلی مغشوش میباشند.
عدم تحقیق و کسب آگاهی پیرامون مشاغل و ورود در آنها به صورت اتفاقی یکی از عوامل اصلی این مشکلات میباشد.
آنچه که مورد توجه است این است که خانواده همچنان در رأس عوامل تأثیرگذار میباشد و هیچ عامل جامعهپذیر دیگری نتوانسته است جای آن را بگیرد و در این میان تشکلهای دوران تحصیل دارای نقش بسیار ناچیز هستند.
دفعات مشاهده: 2315 بار |
دفعات چاپ: 35 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر
درباره مؤسسه
به منظور پاسخ گویی به نیازهای پژوهشی کشور، توسعه و گسترش پژوهش در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، مدیریتی و حقوقی مرتبط با توسعه در کشور و جامعه ایران «مرکز مطالعات و تحقیقات اجتماعی ایرانمهر» با همت جمعی از اعضای هیات علمی کشور و با مجوز وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال ۱۳۸۲ تاسیس گردید.
پیوندهای فوری
اشتراک در خبرنامه
لطفاً نشاني پست الكترونيك خود را برای دريافت اطلاعات و اخبار پايگاه در كادر زير وارد كنيد.
آمار سایت
- كل کاربران ثبت شده: 11 کاربر
- کاربران حاضر در وبگاه: 0 کاربر
- ميهمانان در حال بازديد: 1 کاربر
- تمام بازديدها: 36491 بازدید
- بازديد 24 ساعت قبل: 200 بازدید
بازنشر اطلاعات
استفاده از مطالب ارایه شده در این پایگاه با ذکر منبع آزاد می باشد.